ساز از پرده برون تا رخ زیبای تو نیست

ساخت وبلاگ

صلح نمادین ،برگ زیتون را فنا داد
زبح کبوترها به کرکس دست و پا داد

با مرگ گل ،آغوش مادر .غرق خون شد
خاور محل تاخت افراطیون شد

با انزجاری افتخار یک تبر را
جنس جلب ،سرکنده می آرد خبر را

شال سفیدی زن ،زبام آویز می کرد
از اشک، چشمش را بخون لبریز میکرد

هر کفتری آزاده ،زیتون نامه آورد
یک تیر گرمای تنش را میکند سرد
#میتراکیانی
@mitrakiani1352
@shaeranehmk
#شعرعاشقانه #حافظ #وطن #لر #شعراجتماعی

ساز از پرده برون تا رخ زیبای تو نیست...
ما را در سایت ساز از پرده برون تا رخ زیبای تو نیست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fatemehkiani1351 بازدید : 81 تاريخ : سه شنبه 21 تير 1401 ساعت: 9:26

بغض غم باز دلم را چه غریبانه شکستسایه سبز عمویم به تن خاک نشست#میتراکیانیشاخه شاد مرا دست فلک کرده هرستیغها می برد این دور نفس را زنفساشکها بغض مرا از غم جانکاه نشستدادها حرف مرا زانچه که شد آه نگفت #میتراکبانیدرود و خسته نباشید خدمت همه دوستان و آشنایان گرامی شکی نیست که هرنفسی نوبت و فرصتی برای زیستن دارد ،روزی ازین سرای خاکی بار می بندد و تنها خاطرات و ساختار ذهنی و عملی او به جا میماند .ما معمار فرصتی هستیم که دراختیارمان قرار گرفته ،تا یادگار خوبی از خودمان به جا بگذاریم .از لطف همه عزیزان که همدردی کردن تا تسلای خاطر ماباشند و روح عموی بزرگوارم قرین رحمت و آرامش باشد ،سپاسگزارم .امیدوارم بتوانیم در خوشیها جبران کنیم و برای همگی دلخوشی و سلامتی آرزومندیم .ارادتمند شما خانواده کیانی ساز از پرده برون تا رخ زیبای تو نیست...
ما را در سایت ساز از پرده برون تا رخ زیبای تو نیست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fatemehkiani1351 بازدید : 80 تاريخ : سه شنبه 21 تير 1401 ساعت: 9:26

وا لشکه زرد تورنه هات بستی تو بالمطاقت ز مندیرت گذشت، بنیر به حالمتیف'>تیف تیف بارون ایزنه، واس اگریومتا کی فلک دور ایزنه ،بویی نصیووممو بند چار وانه گرهدم ،پا به زین کنمین چادر دل قد و بالاته ستین کنماهی، اپوشی جومه مخمل از ستارهگیسا پریشونت نبندن راه چارهپیت خردمه ، تا واخیالت گرمه دستامشونت بنه تا تر کنه این شور حرسامبه وارگه دل جا ته اپاشم إوو و جاروی دم بگش تی تا کنی بیدارم از خوو#میتراکیانی@mitrakiani1352@shaeranehmk#شعرعاشقانه #حافظ #وطن #لر #شعراجتماعیبا پارچه ای زرد موهایت که در هم پیچیده ای بالهایم رابسته ایطاقت انتظارکشیدنت گذشته ،حالم را ببینتیک تیک باران میبارد و من همنوا با او گریه میکنمچقدر دیگه فلک مرا دور میزند تا تو نصیبم شویمن بند اسب را گرفته ام ،تو هم همتکن تا پاروی زین بگذاری و سوار شویچادر دل را بنا کرده ام ،تو با قد و بالایت ستون آن باشمانند ماهی ک لباس مخملی ستاره داره می پوشیگیسوان پریشانت راه چاره را بر من نبنددبا خیالی ک دستت را گرفته ام سرگرم تفریحمشانه ات را بگذار تا با شوری اشکهایم تر شودخانه دلم را که جای تست إب میپاشم و جارو میکنمی دم چشمانت را باز کن تا از خواب بیدارم کنی ساز از پرده برون تا رخ زیبای تو نیست...
ما را در سایت ساز از پرده برون تا رخ زیبای تو نیست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fatemehkiani1351 بازدید : 86 تاريخ : سه شنبه 21 تير 1401 ساعت: 9:26